*/ document.write('Wednesday, November 23, 2005
'); document.write('
ببين
1.يكي از همكلاسي‌هاي دانشگاه بعد از يه سال تلفن زده و حال و احوال و... تا آخرسر حرف اصلي‌ش رو زد:«ببين! مدتيِ كه شوهرم مي‌‌ره توي اينترنت، تو كه وبلاگ داري و مي‌ري اينترنت شوهر منو نديدي؟ خيلي دلم مي‌خواد بدونم چه كار مي‌كنه!!!» نفهميدم چطور جلوي خنده‌ام رو گرفتم و چي جواب دادم.
2.خاله‌ام يه نامه از دوست قديم‌ش آورده مال سال 72 بوده. كه اين دوست معلوم نيست حالا كجاست. مي‌گه:«ببين! اين‌همه مي‌گن توي اينترنت آدم دوست‌هاي قديم‌ش رو پيدا مي‌كنه. تو مي‌توني اين دوست منو پيدا كني؟!»
'); --->